neck necessity

nɛk nəsɛsɪti


فارسی

1 عمومی:: تنگه‌، یخه‌، قسمت‌زیرین‌، برزخ‌، تاج‌ستو، گردن‌، یقه‌، گردنه‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code